- گزارش اکران 1391/10/03 - مسجد سیدالشهدا علیه السلام شهرستان قدس

بسم الله الرحمن الرحیم
گزارش اکران 1391/10/03 - مسجد سیدالشهدا علیه السلام شهرستان قدس
آغاز اکران : 19:00  -  پایان اکران : 20:40
.:: کنداکتور اولیه ::.

1- قرائت قرآن توسط برادر محسن یار مهری : "10:00 دقیقه
2- پخش نمآهنگ سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران : "1:00 دقیقه
3- خیرمقدم و معرفی جشنواره عمار : توسط این حقیر : محسن هدایت مهر : "5:00 دقیقه
4- نمآهنگ شهریار عشق : "3:16 دقیقه
5- نمآهنگ نظرات فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در مورد جشنواره عمار : "8:41 دقیقه
6- اخراجیهای 4 : "22:27 دقیقه
7- آخوند چینی دات کام : "26:07 دقیقه
8- پذیرایی و سخنرانی و نقد : "10:00 دقیقه
که به لطف خدا این کنداکتور خشک حسابی بهم ریخت و کنداکتور با صفایی به شرح زیر اجرا شد،البته بدون هماهنگی قبلی و چند دقیقه قبل از آغاز اکران در لحظاتی که داشتم دی وی دی فیلمهای اکران را در منزل رایت میکردم.

.:: کنداکتور اجرایی ::.

1- قرائت قرآن توسط برادر محسن یار مهری : "10:00 دقیقه
2- پخش نمآهنگ سرود مقدس جمهوری اسلامی ایران : "1:00 دقیقه
3- نمآهنگ شهریار عشق : "3:16 دقیقه
4- نمآهنگ جنگ نرم ساخته جبهه فرهنگی سبکبالان جهرم : "8:32 دقیقه
5- اخراجیهای 4 : "22:27 دقیقه
6- نقد صدا و سیما توسط دکتر وحیدیامین پور(جلسه راه روح الله(ره)فعالان قدس وملاردوشهریار) : "11:48 دقیقه
7- آخوند چینی دات کام : "26:07 دقیقه
8- نمآهنگ نظرات فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی در مورد جشنواره عمار : "8:41 دقیقه
9- پویانمایی ایرانی در حال پیشرفت : "1:37 دقیقه
10- کلیپ شعر طنز انتقادی اجتماعی خواندن سعید بیابانکی در محضر امام خامنه ای(س) : "2:14 دقیقه

.:: واکنش ها به بخشهای مختلف کنداکتور اجرایی ::.

1- به احترام قرآن سکوتی برقراربودکه نگوونپرس.این حقیر نگران بود نکند آخر جلسه همین سکوت حکمفرمابماند!
2- پیرمردهانشستندوجوانان ایستادندوسرود ملی پخش شد،البته درتاریکی!کسی فکرنمی کردسرودملی پخش کنیم!
3- توجه بسیار زیادی جلب شد،خیلی بجااین سرود پخش شد و به دل همگان چسبید...حتی هیئت امنا!
4- بسیار تعجب کرده بودند.گویی رهبر کشور دیگری دارد صحبت میکند یا حاج حسین یکتا از مریخ تعریف می کند!
5- بعضی که دنبال سیاسی بازی صرف بودند درمیان اکران این بخش آمدند و گفتند که فیلم بهتر ازین نبود بیاوری که برای معتادها فیلم پخش میکنی شب اول؟عرض کردم :سی و چهار سال از انقلاب میگذرد و من که صدپارچه ادعای حزب اللهی بودن هستم جگر ندارم عکس همت و رهبر و امام را روی لباسم نصب کنم(نه به شکل تیشرت که مد شده!بلکه به شکل الصاق عکس).حالا به این معتادی که شما میگویی نگاه کن،عکس این عزیزان را بجای امضاهای یادگاری روی گچ دست شکسته اش چسبانده،انشاءالله که دست شکسته اش و قلب نادم و پشیمانش را امیرهءدلها فاطمه الزهرا(س) تسلی و شفا بخشد!و گویی تیر خدابودکه بر زبانم جاری شد به هدف خورد و آرام شد.بقیه برایشان جالب بود و با کمی تعجب و پسند توامان نگاه میکردند و رفتار روحانی را در کمپ تحسین میکردند.خودم بسیار لذت بردم.چون خودم یک معتادم!معتاد به انواع گناهانی که دیگر برایم گناه نیست!
6- صدای اولش اشکال پیدا کرد و بعد از چند لحظه انتظار برادر محسن یارمهری که فنی پخش صدا و تصویر را بعهده داشت، صدا را اصلاح و کلیپ را از آغاز پخش کرد.حضار واکنش منفی نشان ندادند و خیلی عادی برخورد کردند و بسیار از صحبتهای دقیق آقای یامین پور تعجب کردند!برایشان عجیب بود!فکر میکردند ما بچه حزب اللهی ها مملکت اسلام را باهمه اشکالاتش میخواهیم همینی که هست نگه داریم!خدا را شکر برایشان خوب جا افتاد که اصلاح طلب واقعی حزب اللهی ها هستند و اصلاح طلب نماها(رفورمیستها)چیزی جز افساد در کیسه مثلا اصلاحشان ندارند.نقدی که نوجوان سیزده چهارده ساله را در انتهای جلسه به کنار من در آبدارخانه کشاند و گفت هرچه از صدا و سیما بگویید راست گفته اید و بسیار لذت بردم.نوجوانی که ظاهرش هیچ شباهتی به این حقیر متظاهر ریاکار مذنب عاصی نداشت و ظاهری تقریبا فشن داشت!الهی وربی...اعوذبک مِن نفسی!خدایا از خودم به خودت پناه میبرم!مرا از خودم در امان و محفوظ بدار...الهی آمین
7- تا دقیقه هفده یا هجده مستند آخوند چینی بسیار مطلوب و دلچسب و خندان بر بینندگان گذشت و در ده قیقه پایانی کمی روایت فیلم تکراری و تاکیدی شد و دونفر از مجلس برای لحظاتی خارج شدند و بازگشتند.البته برای کمی خستگی در کردن در حیاط مسجد رفتند.شاید من اشتباه میکنم و خودمن استرس اکران داشته ام و اینگونه به چشمم آمده است.بهرصورت صدای خنده ها در مسجد می پیچید مخصوصا وقتی که روحانی ایرانی به زبان چینی حرف میزد و شعر میخواند.تصاویر هجوم مردم برای امضا گرفتن از ایشان و سئوال پرسیدنشان پچ پچ هایی را در بین حضار راه انداخت که با کمی گوش تیزکردن شنیدم مضمون صحبتشان این است که : واقعا ببین مردم دنیا چه علاقه ای به اسلام پیدا کرده اند،آنهم در یک کشور کمونیست!ذکرمقدس و شریف یاحسین(ع)را شاید بیش از دویست سیصد بار زیرلب و تند تند در حین اکران این بخش میگفتم.نمیدانم چرا!گفتیم دیگر.شاید ناپاک بودن نفسم را مانعی می دیدم برای اینکه اکرانی مرضی رضای حق تعالی داشته باشیم و نگرانیم ازین جهت بوده است.الله اعلم...
8- این حقیر بخش معرفی جشنواره را انجام ندادم.چون دیدم ناخودآگاه توجهات به نمآهنگ سرودملی جمهوری اسلامی ایران جلب شده و برایشان جالب شده و توجه میکنند.لذا پیش خودم گفتم جمع شدن این مقدار توجه بعد از برق روشن کردن و صحبتهای این حقیر شاید آسان نباشد فلذا ترجیح دادم که از کوزه تراود هرآنچه در اوست و معرفی عمار را به صحبتهای فعالان فرهنگی انقلاب اسلامی واگذار کردم.الحمدلله خوب جواب گرفتیم
9- بعد از اکران اینهمه رویدادهای مختلف واقعی که شاید در لفافه طنز بسیارهم جدی بود نیاز به یک تفریح خوب و خنده ای در حد یک زنگ تفریح کوتاه بود که با این کلیپ همه یک دقیقه کامل خندیدند!اللهم لا تمقطنی...
10- شاید باور نکردنی ترین بخش اکران این شب بود.شعر طنز انتقادی اجتماعی سعید بیابانکی و شوخی بسیار جالب رهبر با ایشان مسجد را از خنده پر کرد!بطوری که همه قهقهه میزدند تقریبا!از پیر تا جوان!حتی یکی از اعضای محترم هیئت امنا!!! ( به قول شاعر گفتنی : حافظااااااااااااااااااااااااااا )
به هرحال اکران تمام شد و بعد گرفتن مصاحبه با دو سه نفر از حضار مسجد را به سوی منزل ترک کردیم و در راه نتوانستیم رضایت یکی از بچه های مسجد را جلب کنیم تا فیلم مصاحبه ها را امشب کپچر کند.البته بنده خدا تا آخر وقت مشغول کمک به ما بود و صبح ساعت شش باید سر کار میرفت و زن و بچه اش نیز منتظرش بودند تا به جایی بروند.آمدیم دم منزل آقایان مهدی و مجتبی یارمهری و مشغول صحبت و دریافت عکسهایی که از اکران انداخته بودند شدم از طریق بلوتوث که آقا مجتبی یارمهری گفت که خانواده ام نیستند و بیایید منزل ما و در این سرما بیرون نایستیم.واقعا سرد بود.رفتیم داخل منزل ایشان و جای شما خالی،چایی و ازگیل و شام و خرمالو از خانه های برادران یارمهری (آقایان مهدی و مجتبی)مشترکا رسید و همزمان با خوردن صحبت کردن مجددا خودمان به همراه دوست دیگرمان که دم در منزل آقایان یارمهری از سرکار رسید و به ما ملحق شد(آقای مصطفی بهاری)مشغول تماشاکردن دی وی دی اکران شدیم و بعد از آن مستند اسرار آیت را دسته جمعی دیدیم و کلی گپ و گفت کردیم.افسوس که حواسمان نبود که عکس کافی بگیریم.البته بحث جدی که در پی دیدن فیلم اسرار آیت بینمان رخ داد  مانع این امر شد.بحثی از سر بهت و ناراحتی ازین ترور،نه از سر غرور و مواجهه.ساعت یک و چهل دقیقه شب از منزل ایشان بیرون آمدیم و بنده از یک و پنجاه دقیقه بامداد مشغول نوشتن این گزارش شدم و اکنون که نوشتن گزارش به پایان رسیده ساعت سه و سی دقیقه می باشد.الان میخواهم یک کلیپ از تصاویر حضورمتفاوتمان در روز قدس درست کنم و برای روز جاری در وبلاگ اکران شهرستان قدس قرار دهم.روز قدس امثال با طرح پوسترهای نو و زیبا که پرچم میانمار هم به یاد مسلمانان میانمار هم دربین آن بود بین مردم و بچه های مسجدمان توزیع کردیم و یک تنه یک وانت راه انداختیم و تامیدان اصلی شهر که محل آغاز تظاهرات بود با پخش سرود و دادن شعار یک تنه کار تمام ادارات شهرستان را انجام دادیم.همه می دیدند همه ادارات و مسئولین شهر در یک طرف با یک سیستم صوتی و وانت مشغول شعار دادن و پخش پوستر با طرحهای مربوط به عهد عتیق هستند و در طرف دیگر یک وانت دارد میاید که از پرچم فلسطین و حزب الله و سوریه و بحرین و میانمار و رهبر (س) و امام (ره) با شمایلی زیبا و بکر و نو و جوان پسند که پرچم ایران هم دارد و یکی از پوسترهایشان ساعت ظهور است که بسیار خواهان پیداکرد.پوسترها را دوستانمان در شهریار از تهران برایمان گرفتند و بین چند مسجد توزیع کردیم که الحمدلله هیچکدام نیاوردند و وعده ما ماند سرپل صراط که برای چه محصولان انقلابی را بلوکه میکنند!همه میخواهد خانه شان ببرند و معلوم نیست پوستر ها را برای توزیع بین مردم به ایشان داده ایم یابرای خاک خوردن درخانهء ایشان؟!بهرحال،این بودخلاصهءآنچه که گذشت وگذشته!

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته
التماس دعا
بنده حقیر ، مذنب سراپا تقصیر ، سرباز صغیر(انشاءالله)
محسن هدایت مهر
مسجد سیدالشهدا علیه السلام شهرستان قدس

http://Ammar-Qods.LoxBlog.Com